کُلِ بافت عالم تنها یک هدف را دنبال میکند...؛
شناختِ خداوند
«پرتو حقیقت:17»
دومین معجزه
مهربابا
‘قسمت اول از پنج’
ما در آستانه یک تغییر عظیم قرار داریم، همانند آنچه قبلاً هرگز اتفاق نیافته است. حجم آن به گونهای است که بابا محبوب آن را 'معجزه دوم خود' نامید، یک رویداد
:الهی به اندازه عظیم و هولناکی که خود عمل خلقت است. او گفت
معجزه بزرگ اول من این خلقت کلی است، و دومین معجزه زمانی خواهد بود که"
".من سکوت خود را شکستهام
لرد مهر، صفحیه 3858، 1955، مهرآباد
عجیب است که چندین بار بابا محبوب این موضوع را تکرار کرده است. در یک
:موقعیت دیگر او گفته است
معجزه من، معجزهای از همه معجزهها خواهد بود. زمانی که من سکوت خود را"
".میشکنم، این اولین و آخرین معجزه از این نوع از زمان خلقت خواهد بود
لرد مهر، صفحیه 5254، 1966
:و دوباره
... زمانی که من سکوت خود را میشکنم، اولین و آخرین از بزرگترین همه"
".معجزهها انجام خواهد شد
لرد مهر، صفحیه 3510، 1954
همانطور که اواخر سال 1927 اشاره کرده بود، او به این کار اطلاع داده بود. او
:گفت
من قانونِ خودم را برای اداره امور عالم دارم. اما زمانی که صحبت میکنم، آن"
قانون کنار گذاشته خواهد شد، چرا که پرتو روحانی جهانی خواهد بود. بنابراین ،
".قانونی که من برای جهان ایجاد کردهام، کنار گذاشته خواهد شد
لرد مهر، صفحیه 821، 1927
بابا از کلمه "جهانی" استفاده کرده و گفته که پرتو روحانی جهانی خواهد بود؛ نه فقط
!برای چند نفر بلکه جهانی، برای همه
گاهی اوقات، به دلیل عدم توانایی ما در ثبت صحیح تأثیر گفتههای بابا، به آرامی از آنها گذر میکنیم و فکر میکنیم که ممکن است مجاز باشند؛ که او اغراق کرده است یا به زبانی صحبت کرده که ما نمیفهمیم. اما هنگامی که بابا ما را از عادات قدیمی تفکر آزاد میکند و فرمان جدید او جای گرفته، شروع به ثبت آنها به عنوان ظهارات
.قطعی حقیقت میکنیم
:برای مثال، بابا گفته است
".آنچه قرار است بیافتد، شما هیچ ایدهای ندارید - چیزی که هرگز پیش نیامده است"
لرد مهر، صفحیه 5311، 1968
:و
آنچه پس از 21 مه 1968 اتفاق خواهد افتاد، چیزی عظیم خواهد بود، چیزی که"
هرگز پیش نیامده است، چیزی که دوباره برای میلیاردها و میلیاردها سال اتفاق
".نخواهد افتاد
لرد مهر، صفحیه 5333، 1968
او بعداً تاریخ را به اواخر ژوئیه 1968 تغییر داد و در 30 ژوئیه، بیابهتاره اعلام
:کرد
کار من انجام شده است. به 100 درصد به رضایت من انجام شده است. نتیجه"
اینکارهمچنین به 100 درصد خواهد بود و از انتهای سپتامبر 1968 منعکس خواهد
".شد
لرد مهر، صفحیه 5340، 1968
بابا گفت او فقط یک دوره از 7 آواتار را پایان نمیدهد، بلکه یک دوره از دورهها
:را پایان میدهد. او گفت
همیه دورههای زمان در وهم پس از 700 تا 1400 سال پایان مییابند و شروع"
میشوند. میلیونها و میلیاردها چنین دورههایی در یک دوره از دورهها بودهاند و
".خواهند بود
لورد مهر، صفحه 5340، 1954
:و همچنین
" ...،این آخرین دوره از دورههاست"
لورد مهر، صفحه 4677، 1960
داستان زیر در نامهٔ خانوادگی که در سال 1967 توسط مانی گفته شده، این تغییر
:عظیم را تأکید میکند
"اخیراً محبوب به ما گفته است، نه زیاد از نزدیک شدن به شکستن سکوت خود، بلکه از تغییرات عظیمی که در زمین رخ خواهد داد، حرف میزند. یک صبح در حالی که ما با بابا در صبحانه نشسته بودیم و یک پرندهی مرغابی در حال معرفت به دیوار پنجره پرواز میکرد، با تصویر مرور مکملی از تحول که در جهان پس از شکستن سکوت اتفاق خواهد افتاد، با دست چپش بر دست راستش باز نگه داشت و سپس با حرکت ماهرانه، دست راستش را به دست چپش میآورد تا تصویری کامل
.از موقعیت تصویری برگرداند
یکی از ما تفسیر کرد، "وارونه". بابا با نیمه لبخند اشاره کرد "سمتِ دُرست
."بالاست
نامهٔ خانوادگی، صفحه 264
در این جملات ابهامی وجود ندارد، بابا یک دوره از دورهها را آغاز میکند که تغییرات عظیمی را به همراه خواهد آورد، شبیه به زمانی که ایجاد به همان شکلی که اکنون میشناسیم، برخورد اولین بار اتفاق افتاد. این به یاد آور حضرت باباجان
:میآورد
"...پسرم جهان را تا پایههایش لرزان خواهد کرد"
شکستن سکوت آفرینش قدیم را منحل میکند تا جا برای آفرینش نوین پدیدار گردد و
بابا روشن ساخت که این کار 100 درصد به رضایت او انجام شده؛ نه 99 درصد
.بلکه 100 درصد
یک راهِ اندیشیدن در این مورد این است که تشخیص دهیم که اولین آفرینش که
توسط اولین معجزهی بابا آغاز شده در حال پایان است و نیمهی دوم با معجزهی دومِ
.او تازه آغاز شده است
اولین آفرینش اساسأ معطوف به تکامل و تناسخ بود؛ سفری از هستهی زندگی به برونهی آن با هدفِ تکامل بخشیدن به ساختارهای آگاهی از طریقِ تجربیاتِ بیشمار.
در اولین آفرینش دروننگری از قاعده مستثنی بود و افراد با تلاش فراوان درمسیرِ
معنوی به جلو میرفتند. نیمهی دوم خلقت که تازه درحالِ شروع است، در درجهی اول معطوف به دروننگری و بازگشت به سرچشمه است، که دیگر از این قاعده
مستثنی نخواهد بود، بلکه به یک قاعده تبدیل میشود. به عبارت دیگر همه چیز
.عوض خواهد شد و دیگر وارونه نخواهد بود
:در مقالیه به عنوان «اوتار» بابا این جملهی حیرتانگیز را بیان کرد که
کیفیت انرژی و آگاهی که فقط تعداد معدودی از روحهای پیشرفته از آنها استفاده
.کرده و لذت بردهاند، در دسترس تمام بشریت قرار گرفته است
مقالات جلد هفتم، صفحات 266 تا 270
مگرنه اینکه بابا فرمود «هُل معنوی عامگیر خواهد بود.» این امر به این دلیل خواهد بود که الوهیت خود از سکوتِ خود خارج شده و در سیلِ نزولِ مرحمت، آفرینش را
.پاک کرده است
موجِ اولیه الهی که از اقیانوس سکوت برونریز شده است، اکنون به اوج رسیده و
.شروع به بازگشت به اقیانوس کرده است
این موج تا آنجا که میتوانست از اقیانوس خارج شده بود و در این روند ساختارهای آگاهی را کامل کرده و تمام تجربیات را از طریق تکامل و تناسخ اصلاح کرده بود. این هدفِ اولین معجزه بود. و اکنون این اقیانوس است که به امواج میرسد و آنها را
.در آغوش میگیرد
ما سفرِ بسیار طولانی داشتهایم. زندگیهای بیشماری را با استفاده از عقل و ذهن در
حالِ قایقرانی در سطحِ کم عمق دریاهای باز گذراندهایم. اما اکنون زمانِ آن فرا رسیده که ذهن را کنار گذارده واز دلمان پیروی کنیم. زمانِ آن است که از سطوح
.اقیانوس به اعماق آن سفر کنیم، از ذهن به دل،... یگانه دلِ جهانی
‘قسمت دوم از پنج’
تجلی و نزول معنویت
برای به وجود آمدن چیزی کاملأ نوین، باید به نیروهای اولیهی الوهیت متوسل شد. نیروهایی که به هیچ نوعی سازمان نیافته و شکل نگرفتهاند. یعنی نیروهایی که کاملأ خاموش هستند. این سکوت باید شکسته شود تا بتواند به عنوان یک آفرینش نوین تجلی کند. و بنابراین بابا با اختیارِ سکوت و نمایانگر کردنش، آن را توسط بدنِ خود مهار
.کرد
بابا روشن کرد که معجزهی دوم او هنگامی رخ میدهد که او سکوتش را شکست و
.تجلی کند
بنابراین این عصرِ تجلی است. تجلی به معنی نزولِ درخشش پرشکوه الوهیت و نگاه
داشتنِ آن اینجا در زمین در زندگیِ روزمرهمان است. بنابراین پند و اندرزِ بابا در
.داشتن یک زندگیِ عادی در جهان
با معجزهی دوم بابا، سکوت از بینهایت اولیه خود جدا شده و از نقطهی اُم بیرون ریخته و به رودخانههای الوهیت هجوم میآورد تا تجلی کرده و به یک آفرینشِ جدید، یک زندگیِ نوین، یک بشریت نوین هستی بخشد؛ جهانی نوین؛ درست به همانگونه که
.اولین آفرینش را هستی داده است. موردی که دارد برانداخته و جایگزین میشود
.اکنون اقیانوس رودخانهها را طغیان میکند
بابا در توصیفِ کارِ خود و آنچه که برای نزولِ سکوتش به حالتِ رگبارِ انجام داده
:بود، به بانوجی چندین نکته را ذکر کرد و فرمود
«.من چند نکتیه مهم دربارهی ظهورم به تو میدهم. آنها را بنویس»
:گفتهی بابا شامل نکات زیر بود
در مکانِ من هفت در وجود دارد...همیه درها به روی کسانی که در بند مجاز ...»
هستند بسته میماند...هدفِ درونگرایی باز کردن این هفت در برای تجربیه بیکرانی
«.من است
اولین در برای باز کردن بسیار مشکل است... من آمدهام تا این هفت در را باز»
کنم...کارم بریدن یک سوراخ در درِ اول است. ... آن در به آسمانِ اول ختم
«میشود. ... این بریدن کارم درطی زندگیم هست. مهربابا اوتار زمان ظهور میکند: بائو کالچوری، صفحیه 189
استفادیه بابا از زبان بسیار جالب است. درها را باز کرد اما در واقع سوراخِ دائمی در اول را برید. خوب، اولین در به آسمانِ اول باز میشود، جایی که دروننگری آغاز میشود، و اکنون یک سوراخ دائمی بریده شده است که اجازه میدهد دروننگری
.بدونِ مانع و به گفتیه او«عالمگیر» به پیش برود
بابا با بُرش این سوراخ، آفرینش را غرقِ انرژیِ الهی کرد که باعث میشود
.دروننگری حالتِ اصلی زندگیِ عادی شود
بطور خلاصه، در خلالِ این خلقتِ دوم، که قبلأ آغاز شده است، سکوت از طریق
رگبارهای نزول کنندیه مرحمت در خلقت طغیان میکند و فرآیندهای نزولیِ معنویت را در مقیاس گسترده آغاز میکند. این الگوی جدید جایگزین مسیر صعودی قدیمی
.معنویت خواهد شد که فقط به صعدودی اجازهی صعود در میسر را میداد
در مرحلیه انتقالی که اکنون درآن هستیم، وقتی که قدیم و جدید همچنان به عقب وجلو
حرکت میکنند، در بعضی مواقع قوانین جدید جهانِ واحد صورت میگیرند و اتفاقاتی میافتد که معجزهآسا به نظر میرسد. آنها اغلب شکلِ تصادفاتِ بعید را میگیرند، و
.وابستگی متقابل همه چیز در قلمرو واحد را نشان میدهد
‘قسمت سوم از پنج’
تحول
هنگامی که تغییرات شکنندهای که ما را از پا درمیآورد حاکم میشوند، ساختارهای درونی ما شروع به ازهم پاشیدن میکنند و ما از نقطهای که درآن احساس آرامش میکنیم خارج میشویم؛ اما فقط برای یافتن لنگری جدید در مکانی نزدیک به محبوبمان. با این وجود برای دورهای حتی بدون خاطرهای از ماهعسلِ شیرین با محبوبمان احساس
:گمگشتگی میکنیم. اما چنین دورههایی گذرا بوده و میگذرند. بابا فرمود
طبیعی است که در بعضی مواقع 100% احساس بدبختی میکنید. مطمئن باشید که من همه چیز را میدانم. وقتی برخلاف روندِ معمول صورت میپذیرد، ذهن درمانده میشود و باید به دل خود اتکا کنید. در این لحظات است که شما تسلیم خواست من میشوید و تنها به کمکِ من اتکا میکنید. وقتی که همه چیز را به من بسپارید، جرات نمیکنم که از شما غافل شوم، و از گرفتاریتان خلاص میشوید. من اقیانوس عشق و
.شفقت هستم
نامههای خانوادگی شماره 82، صفحیه 176
هنگامی که سیلِ سکوت آفرینش را در طغیانی از عشق و مرحمت غرق
کرده، همهی ما برای زنده ماندن کاملأ به آن مرحمت تکیه خواهیم کرد. این زمانی است که ما بطور جدی تسلیم ارادهی الهی میشویم و در دلِ خود خواهیم فهمید که اکنون در زیبایی خیرهکننده و در آغوش هماهنگی آفرینشِ نوین زندگی میکنیم، جایی که شکوه و عظمتِ وحدانیت برتر است و ما را در تجربهی طبیعیِ بیقید و شرطِ عشقِ کل ازبین
.میبرد
وحدت و برابری
:ویژگی بارزِ آفرینشِ نوین وحدت و برابری است. بابا شرح داده است
این کارِ خدا پسندانه من است که بشر را در برابرِ وحدتِ تخریبناپذیر و الوهیت مسلم همه زندگی بیدار کنم. بدانید که شما در اصل ابدی هستید و وارثان دانش، سرور و قدرتِ
.بینهایت هستید
زندگی در بهترین حالت، صفحات 61- 60
در فارسی عبارتی «برادری و برابری» وجود دارد که برادری را برابر
با برادری میداند. در پاراگراف زیر بابا از کلمهی «برادرانه» به این روش استفاده
.میکند
در سالهای آینده دنیا به اوجِ تفکرِ ضدِ خدا، فسادِ اخلاقی، شهوت و حرص وآز میرسد، زیرا پایان چرخهی عظیمِ دورهها درحالِ وقوع است. اما پس از اوج خداوند که همه چیز
.را میداند، دورانِ نوینی از عشقِ واقعی برادارنه را آغاز میکند
لُرد مهر آنلاین، صفحیه 2613، 1948
‘قسمت چهارم از پنج’
دو وجهِ کار اوتار
حالا چگونه میخواهیم تمامِ توضیحاتِ مفصلی را که بابا درموردِ مسیرِصعودیِ معنوی قدیمی ارائه داده را برابر کنیم، اکنون که یک مسیرنزولیِ کاملأ جدید برای آفرینش نوین خود آماده کرده است؟
مهربابا توضیح داده است که کارِ هر اوتار دو وجه دارد: وجه نخست، اجرای برنامهای است که در ظهورِ قبلی خود ارائه داده است. به گفتهی ایرج بابا فرمود.به عنوانِ مهربابا آنچه را که محمدِ پیامبر برنامهریزی کرده بود او اجرا مینمود
وجه دیگر برکاشتِ بذرهایی است که با گذشت زمان شکوفا میشوند تا زمینه و برنامه را برای ظهورِ بعدی اوتار آماده کنند. این کار دوم غالبأ قرنها یا حتی هزارهها طول میکشد تا اینکه برای ظهور بعدی اوتار به اندازهی کافی تثبیت شود. حالا.بیایید ببینیم که این چگونه در معجزهی دوم بابا جلوهگر میشود
اوتار قبل از مهربابا، حضرت محمد بود که خود را به عنوان یک انسان ساده، بندهی خدا و نه به عنوان خدا در شکل انسان به مردم معرفی کرد. او گفت هدفِ زندگی رفتن به بهشت است، هیچ اشارهای به شناختِ خداوند نکرد. بهشت و جهنم به جای حالاتِ ذهنی به عنوانِ مکان ترسیم شدهاند. بهشت یک باغِ سرسبز با درختان نخل، رودخانهها و دوشیزگان زیبا بود و جهنم جایی با گرمای وحشتناک و پرسروصدا بود. اگر میخواست آنچه را که بعدأ به عنوان مهربابا روشن کرد بگوید؛ یعنی اینکه نه جهنم و نه بهشت نباید به عنوان مکان درنظر گرفته شوند بلکه آنها حالات ذهنی هستند، این برای مردم عربستان در 1400 پیش قابل فهم نبود. ابعاد زندگی به جز حالت فیزیکی برای مردم بجز عرفا ناشناخته بودند. به راحتی میتوان فراموش کرد که حتی علم روانشناسی که امروزه
.یک دانش عمومی است، تا قرنِ بیستم برای بسیاری ناشناخته بود.
ا 1400 سال طول کشید تا با تلاش و فداکاریِ مشتاقانه توسط بزرگانِ معنوی، اوتار
مهربابا بتواند در کتابی به مانند «خدا سخن میگوید» هدف زندگی در شناخت خداوند و اطلاعات دقیق در مورد مسیر معنوی را ارائه دهد بدون اینکه کسی خمی به ابروی
.بیاورد. و اکنون طی چند دههی کوتاه، برخی از این اطلاعات تقریبأ دانش عمومی است
درواقع، بذر این حقایق توسط حضرت محمد کاشته شد، اما با فداکاریها و حتی خونِ بسیاری از مقدسین که قبل از آمادگی بشریت برای دریافت پیامهای مهربابا در شناخت
.خداوند زمینه را آماده کردند، سیراب و پرورش یافتند
میتوان تصور کرد که بابا مجبور بود آفرینش قدیمی را پایان بخشد، حتی وقتی که خلقتِ نوین را بوجود آورد. دومین آفرینش بابا برپایهی اولین آفرینش بنا شده است، که ازطریق آن آگاهی تکامل یافته و برای سفرِ درونی آماده شد. بنابراین به عنوان آخرینِ اوتارِ چرخهی دورانها، بابا اسرارِ دانش معنویِ کُلِ آفرینشِ قدیم از جریانهای مختلف معنوی را در «خدا سخن میگوید» و دیگر آثارش، برگزیده، روشن و خلاصه کرد. دربارهی «خدا سخن میگوید» گفت این آخرین کتاب در نوع خود است و خواست که آن را دوباره و دوباره بخوانیم. با این کار ما از کُلِ محصولِ مرحمتِ انباشته شده در نیمهی اول خلقت
.که، او به صورت عالمگیر دردسترسِ همه قرار داده است، بهرهمند میشویم
آخرین کتاب درنوع خود، نشان میدهد که آفرینشِ نوین کمتر و کمتر بر کلمات متکی خواهد بود؛ ابتدا با صحبت نکردن آنها، سپس با ننوشتن آنها و در آخر حتی با هجی نکردن آنها. با این وجود کلمات همچنان مفید خواهند بود، همانطور که غرایز هنوز برای ما مفید هستند اما در پسزمینه عمل میکنند و زندگی ما را اداره نمیکنند. از آنجا که اصول آفرینش نوین مورد تفکر قرار گرفته و جذب شده و روی زمین مستقر میشوند، شناختِ آن برای همه آسانتر میشود. کلمات میتوانند به عنوان سکوی پرشی کمک
.کنند تا ما را به دنیای نوین بابا سوق دهند
‘بخش پنج از پنج’
چرا باید رویِ بابا تمرکز کرد؟
بابا بارها و بارها به ما گوشزد کرد که نگران آسمانهای درونی و دیگر جزئیاتِ مسیر معنوی که بطور دقیق توضیح داده بود نباشیم. وی توضیح داد که این اطلاعات برای کسانی که او را دنبال میکنند مطرح نیست. دوست داشتن او ما را با راههای جدیدی که برای آفرینش نوینِ خود طراحی کرده همسو میکند. تمام توصیههای او معطوف به زندگی عادی، و روشی طبیعی در دوست داشتن او، فکر کردن به او و تکرار نام او
بود؛ اما چرا؟
خوب، بابا تجسم نیروهای سکوت است که مسئول آفرینش نوین هستند، بنابراین تمرکز بر او مطمئنترین راه برای همسویی با دنیای جدید است. همانطورکه آتشهای الهی از طریق ساختن آتش در دونی بر روی زمین ثابت میشوند، از طریق اختیارِ سکوت بابا، سکوت بر روی زمین ثابت شد. و او میخواست با یادآوری اینکه او اکنون اینجاست، او
.را همراه همیشگی خود کنیم؛ نه در پایان یک آیندهی دور
از همه مهمتر، فرد به تدریج تشخیص میدهد که تمرکز بر بابای محبوب هدفی بسیار مهمتر از منافع معنوی شخصی دارد. یعنی اینکه با تمرکز بر روی بابا، کمک میکنیم تا او، سکوتش، معجزهی دوم و دنیای نوین او برای سود به دیگران در دنیای خاکی ثابت شوند. تکرار نام او سکوت او را در آبشارهای عشق به جهانیان میرساند. بابا توضیح داده که حتی خود، نام خودش را تکرار میکرده. و با این حال، در اشتیاقمان نباید
:توصیهی او را فراموش کنیم که
من ترجیح میدهم که صد نفر را عاشق خدا کنم تا میلیونها نفر را بابادوست کنم. جلسات را فقط درصورتی ترتیب دهید که برای انجام کار خدا باشند و نه فقط برای شناخته شدن بابا
تنها عشق چیره میشود، صفحه 470
چرا عشق؟
عشق تنها نیرویی است که میتواند وحدت ایجاد کند و وحدتِ کُل نیازمندِ عشقِ کُل است که بابا دنیا را غرقِ آن کرده است. درواقع عشق، قلبِ پیامهای باباست؛ عشق، عشق و
.عشقِ بیشتر
درجایی که عشق وجود دارد، یکتایی وجود دارد و، در یکتایی کامل، بینهایت بطورکامل درهر زمان و هر حوزهی زندگی تحقق مییابد. خواه علم، هنر، دین یا زیبایی
و
عشق در عمل پویا و در اثر مُسری است. عشقِ پاک در عظمت بینظیر است؛ هیچ قدرتی برابر آن نیست و هیچ تاریکی وجود ندارد که نتواند ازبین ببرد. شعلهی خاموشنشدنی است که زندگی را شعلهور کرده است. رهایی پایدارِ انسان به عشق او به
.خدا و عشق خداوند به همه بستگی دارد
راه عشق، صفحات 67 تا 71
در دنیای جدید، اختلافات و تمایزات در پرتوهای درخشان عشق کمرنگ
میشود و برابری جای سلسله مراتب را میگیرد. هر شخصی نُتِ متمایزِ خود را در سمفونی الهی به عنوان یک شرکتکنندهی برابر با اهمیت برابر، و به شکلی که با موسیقی زندگی خودش به بهترین وجه هماهنگ باشد، مینوازد. به علاوه انگیزهها دیگر
.مبتنی بر گناه و ترس نیستند بلکه بطورطبیعی از عشق ناشی میشوند
بزرگترین رُمانِ ممکن در زندگی کشفِ این واقعیت جاودانه درمیان تغییرات بینهایت است. وقتی کسی این را تجربه کرده است، خود را درهر چیزِ زنده میبیند، همهی زندگی را به عنوان زندگیِ خود میشناسد، علائق همه را به عنوانِ علائقِ خود میشناسد. شخص دیگر به عاداتِ گذشته محدود نمیشود، و امیدهای آینده او را تحت تاثیر قرار نمیدهد- او در لحظهی حال زندگی میکند و از هر لحظه بطور کامل لذت میبرد. در
.زندگی هیچ رُمانی بزرگتر از این حادثه در شناخت وجود ندارد
لُرد مهر آنلاین، صفحیه 1436، 1932
این عشق الهی بدون تبعیض است و حد و مرزی ندارد؛ این عشق برای او و برای آنچه که اوست هست؛ به عبارت دیگر عشق برای کُلِ جهان، صرفنظرازاینکه کامل بودن یا ناقص بودن آن را درک کنیم. مهمتر از همه این عشق بخاطرِ عشق است، که به تنهایی
:خوشبختی پایدار را به همراه میآورد. بابا توضیح داد
عشق الهی عالیترین معجزه را در آوردن خدا به قلب انسانها و استقرارِ
آنها دریک سعادت پایدار و واقعی انجام خواهد داد؛ این بزرگترین نیاز و اشتیاق بشر را برآورده میکند. عشق الهی افراد را در روابط متقابل، فداکار و سودمند خواهد کرد و راهحل همهی مشکلات را به همراه خواهد داشت. برادری نوین بر روی زمین یک
.واقعیت تحققیافته خواهد بود و ملتها در برادریِ عشق و حقیقت متحد خواهند شد
راه عشق، صفحات 67 تا 71
من کسی را مرکزِ خود میدانم که بخاطرِ عشق ازصمیم قلب مرا دوست دارد. خداوند
.ممکن است مرا قادر سازد تا آن موهبت دائمی را بدهم. تنها خداوند حقیقی است
لُرد مهر آنلاین، صفحه 3380